گفتگو با نگار علیزاده| سفر تنهایی و زندگی متاهلی
شیوع کرونا اتفاقی بود که تمام جهان را بهتزده کرد. شیوع این بیماری به ما فهماند که دنیا ناپایدار است و برای دنبال کردن رویاهایمان نباید لحظهای را تلف کنیم. امسال روز جهانی گردشگری ۲۰۲۱ هم در پی بهبود وضعیت کرونا و نزدیک شدن به پایان این پاندمی، با شعار «گردشگری برای رشد فراگیر» برگزار میشود و شروع مجدد گردشگری (Restart Tourism) موضوع اصلی آن به شمار میرود. کارشناسان بر این باورند که با بهبود شرایط، مردم به دنبال رویاهایشان برای سفر خواهند رفت و سفرهای ماجراجویانه رشد چشمگیری خواهند داشت.
افراد زیادی به دنبال مقاصد رویایی هستند اما به دلیل عدم آشنایی با چالشها و راهکارهای آنها هیچ وقت قدم در مسیر رسیدن به رویایشام نمیگذارند. به همین بهانه در فلای تودی گفتگوهایی را با شعار «رویاهاتو دنبال کن» تزتیب دادیم و هر بار در لایو اینستاگرام فلای تودی با فردی همراه میشویم که رویای سفر را زندگی کرده است.
اولین مهمان ما آقای مهدی پارسا در دوم مهرماه ۱۴۰۰ بود و داستانهایی از سفر به آمازون و شمالگان را از او شنیدیم. این بار نوبت نگار علیزاده است که برایمان از رویای سفر بگوید و درباره سفر تنهایی و چالشهای آن در زندگی متاهلی صحبت کند.
آغاز رویای سفر برای نگار علیزاده
نگار علیزاده ۳۳ سال دارد و از سال ۱۳۹۲ تا به حال سفر را به صورت جدی و حرفهای دنبال میکند. او آغاز سفرهایش را اینگونه توصیف میکند:
من در کودکی هیچ وقت به این فکر نمیکردم که سفر به رویایم تبدیل شود. همیشه درونگرا و یکجا نشین بودم و فضاهای آرام را ترجیح میدادم. به خاطر تحصیلاتم در رشته ادبیات نمایشی، به نوشتن میپرداختم و دنیای خودم را داشتم. من دستیار استاد کلاس تاریخ ادبیات نمایشی بودم که تصمیم گرفتیم تورهایی را با هدف آموزش برگزار کنیم و دانشجویان رشتههای هنری را به سفر ببریم. من دوستان فعالی در دفاتر خدمات مسافرتی داشتم که موضوع را با آنها در میان گذاشتم. تورها یکی پس از دیگری برگزار شدند. من مسیرهای سفر را از میان داستانها انتخاب میکردم و در نهایت متوجه شدم این فعالیت در حوزه گردشگری ادبی میگنجد که زیرشاخه گردشگری خلاق محسوب میشود. پس از مدتی به خودم آمدم و دیدم برگزاری تورها به شغل من تبدیل شده است. کم کم خارج از تور به سفر پرداختم و جهانگردی رویای من شد. رویایی که هیچ وقت برای آن برنامهریزی نکرده بودم و کم کم جای خودش را در زندگی من باز کرد.
نگار علیزاده از چالشهایش میگوید…
طی مسیر رسیدن به رویاها، برای هیچ کس خالی از چالش نبوده و نگار هم از این ماجرا مستثنی نیست. او هم با چالشهای زیادی مواجه شده که در مورد آنها این گونه میگوید:
همیشه چالشهایی در این مسیر وجود داشته و دارد. چالشها در طول زمان تغییر میکنند و جای خود را به چالشهای دیگری میدهند. به عنوان مثال در ابتدا همیشه به این فکر میکردم که طراحی تورهای ادبی سخت است و مخاطب ندارد. بعد از اینکه سفرهای خودم شروع شد، چالش بعدی متاهل بودن من بود. من خیلی متفاوت شده بودم و دیگر آدمی درونگرا که دائما در حال نوشتن است نبودم. با وجود آنکه در این زمینه به مشکل جدی بر نخوردم اما همیشه از آن به عنوان یک چالش یاد میکنم. در حال حاضر هم که چالشی به نام کرونا وجود دارد که همه را درگیر خود کرده و برنامهها را تغییر داده است.
نگار علیزاده تاهل را یک چالش بزرگ نمیداند و معتقد است این موضوع را میتوان به راحتی مدیریت کرد. او در اینباره میگوید:
بزرگی این چالش کاملا به شخصیت افراد و انتظاراتشان از رابطه بستگی دارد. ما از همان ابتدا در زندگی مشترک بودیم اما فعالیتهای مستقل هم داشتیم. اوایل آغاز سفرها مدیریت این موضوع، کمی سخت بود اما بالاخره اصطلاحا روی غلتک افتاد. در زمانهایی که کنار هم بودیم و هستیم سعی میکنیم نبودنها را جبران کنیم. من به سفرهایم به چشم سکوتی که نگاه میکنم که در یک موسیقی و در کنار نتها وجود دارد که زیبایی آهنگ را چندین برابر میکند. البته این فرمول عمومی نیست و شرایط هر کس با دیگری فرق میکند.
درست است که من به سفرهای مستقل میرفتم اما سفرهای دو نفره هم کم نداشتیم. یا در تمام سفر با هم بودیم و یا قسمتهایی از سفر را کنار هم میگذراندیم. بنابراین این چالش را به راحتی پشت سر گذاشتیم.
نگار علیزاده و تامین هزینههای سفر
هزینه سفر بخش مهمی است که بسیاری از افراد به هنگام برنامهریزی برای گشت و گذار به آن فکر میکنند. بنابراین وقتی کسی بیشتر زندگیاش را در سفر میگذراند، این سوال به ذهن همه خطور میکند که هزینههایش از کجا تامین میشود. نگار علیزاده از تجربه خودش در این زمینه میگوید:
من سفرهایم را با سفرهای کاری شروع کردم که هزینهای برای من نداشتند و حتی از آنها درآمد هم به دست میآوردم. وقتی تصمیم به مستقل سفر کردن گرفتم، مقداری پسانداز داشتم که تمامش را خرج سفر کردم. هر کسی پساندازش را صرف علاقهاش میکند و با آن ماشین، طلا، خانه و … میخرد و راه من برای خرج پساندازم، سفر بود.
برای مدیریت هزینهها از مدتها قبل و حتی ۶ تا ۷ ماه زودتر برای سفرم برنامهریزی میکردم تا بلیط و اقامتگاه ارزانتری پیدا کنم. بیشتر سفرهایم را در لو سیزن رفتم و زمانی را برای سفر انتخاب کردم که بلیط و اقامتگاه ارزانتر بود. مهمان محلیها میشدم و به جای آنکه زمانم را در رستورانهای لوکس بگذرانم، مانند محلیها خرید میکردم و غذاهای ساده میخوردم. کم کم و پس از به اشتراک گذاشتن سفرنامههایم، اسپانسر هم برای سفرها پیدا شد و برخی از آنها را توانستم با حمایت مالی برندهای گوناگون بروم.
در نهایت اگر بخواهید سفر کنید بالاخره راهی برای مدیریت هزینهها پیدا میکنید. همه چیز بستگی به اولویتهایتان دارد. من برای لباس، وسایل خانه و زیورآلات هزینه نمیکنم، هیچ وقت ماشین نخریدم و هر چه بوده را برای سفر نگهداشتم. با همین کارها توانستم هزینههای سفرهایم را تامین کنم.
بلایی که کرونا بر سر سفرها آورد
شیوع کرونا باعث شد بسیاری از مردم در سراسر دنیا دچار مشکلاتی شوند و کسانی هم که بیشترین زمان زندگیشان را در سفر میگذراندند، از برنامههایشان جا ماندند. نگار علیزاده هم خاطره آن روز که کرونا به صورت رسمی به عنوان یک پاندمی اعلام شد را به یاد دارد:
من در سفر تایلند بودم که در مورد کرونا شنیدم. خواهرم طی پیامی به من هشدار داد که مراقب خودم باشم. من همیشه در سفر به هشدارهای سلامتی کمتر توجه میکردم و فکر میکردم کرونا هم مانند مسمومیت و بیماریهای ساده که باید در سفرها مراقبشان باشم، است. در نهایت اولین ماسک را در فرودگاه بانکوک روی صورتم زدم و همه چیز برایم جدی شد. با خودم فکر میکردم به زودی این بیماری هم میگذرد و فکرش را هم نمیکردم که من را برای مدتی طولانی یکجانشین کند.
اوایل از بودن کنار همسرم بسیار لذت میبردم چون فرصتی به وجود آمده بود تا زمان بیشتری را با او بگذرانم. اما کم کم بحرانهای روحی شروع شد و ناراحتی زیادی را تجربه کردم.
مقاصد رویایی نگار علیزاده
سپری کردن دوران شیوع کرونا برای نگار علیزاده با فکر کردن به مقاصدی همراه بود که همیشه دلش میخواست آنها را ببیند. او درباره این مقاصد میگوید:
مقصدی که در دوران کرونا خیلی به آن فکر میکردم جنوب عراق و سوریه بود و این دو اولین مقاصد سفر من بعد از کرونا خواهند بود.
تمام کسانی که زمان زیادی را در سفر میگذراندند با شیوع کرونا به سفرهایی فکر کردند که میتوانستند بروند و نرفتند. حسرت سفر در وجود نگار علیزاده هم شکل خاص خودش را داشت:
سفرهای زیادی را به دلیل خستگی رد کرده بودم و این موضوع موجب حسرتم شد. یکی از مقاصدی که به شدت به آن فکر میکردم و فرصت سفر به آن را از دست داده بودم، ازبکستان بود.
سفر بعد از کرونا چه شکلی خواهد داشت؟
در مورد شکل سفر و گردشگری در دوران پسا کرونا نظریههای متفاوتی وجود دارد. برخی از روند رو به رشد سفرهای ماجراجویانه حرف میزنند، برخی دیگر به اقتصادی شدن سفرها به دلیل شرایط مالی افراد اشاره دارند و عدهای هم از بالا رفتن انتظار مردم در زمینه رعایت پروتکلهای بهداشتی میگویند. نگار علیزاده هم دیدگاه خودش را نسبت به آینده سفر و گردشگری این گونه بیان میکند:
افراد به ناپایداری دنیا بیشتر پی بردند و این موضوع باعث شده تا به در لحظه زندگی کردن گرایش پیدا کنند. سفر کردن هم رویای بسیاری از افراد است که مدام رسیدن به آن را به بهانههایی مانند پسانداز کردن و … به عقب میاندازند. درست است که مشکلات اقتصادی هم تاثیر خودشان را میگذارند اما میل قلبی به سفر کردن قطعا افزایش پیدا کرده و بالاخره راه حلی برای سفر پیدا میشود.
افراد همیشه نگران بهداشت در سفر بودهاند و من همیشه با این موضوع مشکل داشتم. معمولا مردم را تشویق میکردم که در سفر خیلی درگیر نکات بهداشتی نشوید. به نظرم افراد همیشه این پروتکلها در سفر برایشان مهم بوده و احتمالا اهمیت بیشتری پیدا میکند. از طرف دیگر میتوان پیشبینی کرد که رعایت پروتکلها محدودیتهای زیادی را برای مردم ایجاد کرده و با پایان این بیماری، وقتی همه از رعایتها خسته شدهاند شاهد این باشیم که به جبران روزهای محدودیت دیگر به هیچ نکته بهداشتی توجه نشان ندهند.
کلام آخر نگار علیزاده
آنچه خواندید بخشهایی از گفتگوی فلای تودی با نگار علیزاده بود که نکات جالبی را در خود داشت. میتوانید این گفتگو را به صورت کامل در آیجیتیوی اینستاگرام فلای تودی ببینید و پاسخ نگار علیزاده به سوالات مخاطبان را هم بشنوید. این گزارش را با صحبتهای نگار علیزاده در مورد رفتن به دنبال رویای سفر به پایان میرسانیم:
من همیشه فکر میکردم این جمله کلیشهای که سفر ۵۰ سالگی با ۲۰ سالگی متفاوت است، خیلی واقعیت ندارد اما حالا با تمام وجود آن را لمس میکنم. بخش عمده تجربیات در سفر به خود ما بستگی دارد و ما در هر زمانی تفکرات و شخصیت متفاوتی داریم. چیزی که امروز هستیم با شخصیتی که دیروز یا فردا داریم متفاوت است. بنابراین کیفیت سفر شما هم متفاوت خواهد بود. بنابراین اگر میتوانید شروع کنید لحظهای تردید نداشته باشید.