در روزهای آخر سال که همه در تکاپوی آماده شدن برای عید هستند، جشن چهارشنبه سوری، این جشن زیبای باستانی، با شعلههای فروزان خود چهره تاریک آخرین سه شنبه سال را سراسر نور میکند و تمامی مردم با برگزاری این جشن دیرینه به استقبال بهار میروند.
برگزاری جشن چهارشنبه سوری( چارشمبه سوری) ریشه در فرهنگ کهن ایران باستان دارد، و یکی از نمادهای مشخصه آن برافروختن آتش است. رسم دیرینه این است که مردم در شب چارشنبه سوری از روی آتش میپرند و با خواندن ترانههایی مثل” زردی من از تو، سرخی تو از من”، “غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا”، “ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده”، تمام بیماریها و رنج و غمها را از خود میزدایند و سلامت و سرور و شادمانی را به زندگی خود دعوت میکنند.
علاوه بر برافروختن آتش، بسیاری سنتهای دیگر نیز در این شب رایج هستند، که البته با گذر زمان بسیار کمرنگ شده و جای خود را به ترقه و مواد منفجره داده و شب زیبای چهارشنبه سوری را به ” چهارشنبه سوزی” تبدیل کردهاند! اما بد نیست حالا که رفته رفته و به مرور زمان این سنتها به دست فراموشی سپرده میشوند، حداقل نگاهی کوتاه بر فلسفه هر کدام از این سنن داشته باشیم و با چهارشنبه سوری اصیل ایرانی آشنا شویم.
پس با فلای تودی همراه شوید تا سفری کوتاه به چهارشنبه سوری ایرانی داشته باشیم.
تاریخچه و پیشینه چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری که با نامهای چهارشنبه پایان سال و شب چهارشنبه سرخ هم خوانده میشود، یکی از جشنهای ایران باستان است که در غروب آخرین سهشنبه اسفند برگزار میشود و مردم در این شب با ابرافروختن آتش و پریدن از روی آن به بهار سلامی دوباره میکنند و در واقع این جشن پیشدرآمدی برای جشنهای نوروز است.
در حالت کلی چهارشنبه سوری ترکیبی از دو واژه چهارشنبه و سوری به معنای جشن است. جشن چهارشنبه سوری از غروب روز سه شنبه شروع میشود و تا طلوع صبح فردا ادامه مییابد. طبق آیین ایران باستان مردم در این شب آتش روشن میکنند و با خواندن جمله” زردی من از تو، سرخی تو از من” از روی آتش میپرند و به این ترتیب از آتش میخواهند تا غمها و بیماریهای آنها را در شعله های خود نابود کند و سلامتی و شادمانی را در سال جدید به آنها هدیه کند. به همن دلیل بسیاری خاکستر باقیمانده از آتش چهارشنبه سوری را نحس میدانند و معتقدند این خاکستر باید از خانه به دور ریخته شود.
در شاهنامه فردوسی نیز اشارههایی به این جشن شده است و همین امر نشانهای بر دیرینه بودن این جشن است.
از سوی دیگر کتایون مزداپور، پژوهشگر آیین زرتشتی درباره این جشن گفته است که «جشنها و آیینهایی ایرانی به همه ایرانیان تعلق دارند و بسیاری از آنها به دوران پیش از مهاجرت آریاییان به این سرزمین بازمیگردند و خیلی از آنها هرگز زرتشتی نبودهاند، مانند چهارشنبه سوری». البته از آنجایی که آتش برای زرتشتیان مقدس است، آنها به نقد از پریدن از روی آتش میپردازند.
در حالت کلی چون هیچ سندی بر آغاز این جشن وجود ندارد، نمیتوان به طور قاطع تصمیم گرفت که چه کسانی در ابتدا تصمیم به برپایی آن گرفتند. اما بسیاری از تاریخدانان معتقدند که این آیین ربطی به مذاهب ندارد، بلکه جشنی است که در میان عموم ایرانیان رواج دارد.
آیینهای چهارشنبه سوری
علاوه بر افروختن آتش در شب چهارشنبه سوری که هنوز در میان سنتهای این شب پابرجاست، بسیاری از آیینهای دیگری مخصوص این شب هستند که اکثرا به فراموشی سپرده شدهاند. در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
کوزه شکنی
یکی از سنتهای چهارشنبه سوری که به دست فراموشی سپرده شده است، کوزهشکنی است. در شب چهارشنبه سوری رسم بر این بود که مردم درون کوزههای سفالی کهنه مقداری نمک برای رفع شورچشمی، سکهای به نشانه تنگدستی و مقداری زغال برای رفع سیاه بختی میانداختند. سپس اعضای خانواده آن را دور سر خود میچرخاندند و بزرگترین فرد خانواده کوزه را به بام خانه میبرد و به پایین پرتاب میکرد و به این ترتیب درد و بلای خانه را به داخل کوچه میریخت و بدی و شوربختی را از آن خانه دور میکرد. البته این رسم در میان اقوام مختلف ایرانی کمی متفاوت است و در هر شهر به گونهای برگزار میشود.
قاشق زنی
از دیگر رسومات این شب که در میان دختران و پسران رایج بوده است قاشق زنی است. در این شب دختران و پسران جوانی که حاجتی داشتند چادری بر سر خود میکشیدند تا شناخته نشوند. سپس بر در خانه همسایگان خود میرفتند و قاشقی را بر پشت کاسهای میکوبیدند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق به در خانه میآمد و مشتی آجیل، شیرینی و یا پول داخل کاسه میریخت. اعتقاد بر این بود اگر صابخانه به در خانه میآمد و چیزی داخل کاسه میگذاشت حاجت شخص برآورده میشد اما اگر کاسه خالی میماند، قاشق زن به حاجت خود نمیرسید.
فالگوشی و گره گشایی
یکی دیگر از رسوم چهارشنبه سوریفالگوشی است. به این ترتیب که دختران جوان نیت میکنند، سپس پشت دیواری میایستند و به حرفهای رهگذران گوش میدهند، و با توجه به صحبتهای آنان نیت خود را تفسیر میکنند.
شال اندازی
این آیین در بسیاری از روستاها و شهرهای ایران رواج داشته و تاکنون نیز در بسیاری از شهرها پابرجا مانده است. در آیین شال اندازی جوانان چندین دستمال رنگین و حریر یا ابریشمی را به یکدیگر گره میزدند و از آن طنابی بلند درست میکردند. سپس طناب را از راه دودکش یا از روی دیوار به داخل خانهها می فرستادند و چندین سرفه بلند میکردند تا صاحبخانه متوجه حضورشان شود. صاحبخانه که منتظر این لحظه بود بعد از آویختن طناب، چیزی گوشه شال میگذاشت و آن را گره میزد و برای جوان شال انداز میفرستاد. شخصی که هدیه را دریافت میکرد با توجه به نوع هدیه تعبیر حاجت خود را میکرد. اگر هدیه نان بود، نشانه نعمت، شیرینی نشانه شادمانی، انار نشانه طول عمر، سکه نقره نشانه سپیدبختی و هر چزی تعبیر مخصوص خود را داشت.
کندر و خوشبو
یکی دیگر از آداب چهارشنبه سوری این بود که زنان بر در دکان عطاری میرفتند که رو به قبله بود. سپس از عطار میخواستند تا برای آنها کندر وشا برای کارگشایی بیاورد. در فاصلهای که عطار برای آوردن کندر میرفت، زنان فرار میکردند و به دکان دیگری میرفتند. از فروشنده آن نیز درخواست خوشبو یا همان اسفند میکردند و عمل خود را در آنجا هم تکرار میکردند. سپس به مغازه سوم میرفتند و برای دفع چشم زخم مقداری کندر و خوشبو میخریدند و به خانه میبردند.
توپ مروارید
این مراسم مختص تهرانیها بود. توپ مروارید توپ نظامی بزرگی واقع در میدان ارگ تهران قدیم بوده است. گفته میشود که این توپ به مدت یک قرن در میدان ارگ قرار داشته و خرافات بسیاری پیرامون آن وجود داشته است. در آن زمان زنان و دختران به نیت حاجت روایی دور این توپ جمع میشدند و به آن دخیل میبستند تا حاجت خود را بگیرند. صادق هدایت نیز کتاب ” توپ مرواری” را در باره این توپ و در انتقاد به خرافات رایج آن زمان نوشته است.
آجیل جشن چهارشنبه سوری
خوردن آجیل چهارشنبه سوری از آن دسته سنتهای شب چهارشنبه سوری است که هنوز پابرجاست. در این شب رسم بر این است که پس از پایان آتش افروزی و پریدن از روی آن، اهل خانه گرد هم میآیند و به خوردن آجیل چهارشنبه سوری که از نوع آجیل شیرین است، مشغول میشوند. البته خوردن آجیلی به اسم آجیل مشکل گشای چهارشنبه سوری نیز در این شب مرسوم بوده است. در آجیل مشکل گشا دانههایی مثل تخم هندوانه، کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، خربزه، گندم و شاهدانه را که از زمستان باقی ماندهاند را روی آتش بو میدادند سپس آن را با نمک تبرک میکردند و میخوردند. عقیده بر این بود که هر کسی از این آجیل بخورد نسبت به دیگران مهربانتر میشود و کینه از او دور خواهد شد.
جشن چهارشنبه سوری در خارج از ایران
بسیاری از ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز این جشن را فراموش نکردهاند و بسیاری از آنها در اروپا، آمریکا و کانادا با بر پا کردن آتش، این جشن را به صورت گروهی برگزار میکنند و آن را در کنار یکدیگر جشن میگیرند.
و اما سخن آخر:
فلای تودی امیدوار است تا تمامی هموطنان عزیز با پایبندی به آداب و رسوم و ارج نهادن به ارزشها و سنن کهن و دیرینه این مرز و بوم، این شب را در کنار همدیگر جشن بگیرند و با خودداری از رفتارهای خطرناک و هنجارشکنی، سلامت و امنیت خود و دیگران را به مخاطره نیندازند و شبی خاطره انگیز را برای خود و خانواده و عزیزانشان رقم بزنند.
فلای تودی پیشاپیش سالی سرشار از برکت و بهروزی را برای تمامی هموطنان عزیز آرزومند است.